ابزار رايگان وبلاگ

پایگاه فیلم های سینمایی




پایگاه فیلم های سینمایی


موضوعات مطالب
نويسندگان وبلاگ
آمار و امكانات
»تعداد بازديدها:

ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 57
بازدید کل : 87894
تعداد مطالب : 106
تعداد نظرات : 6
تعداد آنلاین : 1

طراح قالب

Template By: LoxBlog.Com

» اخرین مطالب

Hesher 2010
God of War: Ascension - خدای جنگ : معراج
One Flew Over the Cuckoo's Nest (پرواز بر فراز آشیانه فاخته)
The Lord of the Rings: The Return of the King (ارباب حلقه ها: بازگشت سلطان
Schindler's List (فهرست شیندلر)
The Dark Knight (شوالیه تاریکی)
بهترین فیلم های تاریخ سینما و بهترین های دهه گذشته به انتخاب راجر ایبرت
تحسین غیرمنتظره آیت الله قائم مقامی از فیلم اصغر فرهادی
«جدایی نادر از سیمین» نامزد دریافت جایزه اسکار ایتالیایی شد
اسکار بی اعتبار است
12 Angry Men (دوازده مرد خشمگین)
The Good, the Bad and the Ugly (خوب، بد، زشت)
فهرست نامزدها و برندگان جوایز اسکار 2010
Pulp Fiction (داستان عامه پسند)
The Godfather: Part II (پدرخوانده 2)
The Godfather (پدرخوانده)
The Shawshank Redemption (رستگاری در شائوشنگ)
نقد و بررسی فیلم Seven Samurai
10 فیلم برتر دنیا از دیدگاه سایت
معرفی فیلم Playback
معرفی فیلم Silent House
معرفی فیلم The Raid: Redemption
معرفی فیلم Wrath of the Titans
معرفی فیلم Titanic 3D
نقد و بررسی فیلم The Iron Lady
نقد و بررسی فیلم The Grey
نقد و بررسی فیلم Shame
کین خواهان و فروش جهانی180میلیون دلاری
تریلر آخرین اثر «ریدلی اسکات» منتشر شد / بهمراه لینک دانلود
پوسترهایG.I.JOE 2 و prometheus
نقش جوزف گوردون لویت در بتمن مشخص شد
تریلر سوم «ظهور شوالیه تاریکی» منتشر شد / دانلود تریلر
نخستین نگاره ازآرنولد در فیلم The Expendables 2
نقد و بررسی فیلم Ghost Rider: Spirit of Vengeance
نقد و بررسی فیلم Project X
نقد و بررسی فیلم John Carter
نقد و بررسی فیلم The Raid: Redemption
نقد و بررسی فیلم Wrath of the Titans
نقد و بررسی فیلم Case 39 2009



نويسنده : HM | تاريخ : چهار شنبه 13 ارديبهشت 1398برچسب:, | نوع مطلب : <-PostCategory-> |
» The Town 2010

The Town فیلم جدید بن افلک در مقام کارگردان است. فیلمی که ماوقع آن در حومه بوستون می‌گذرد. شهر کوچکی به نام "چارلزتاون" که طبق نریشن ابتدایی فیلم آمار بالایی از سرقت بانک را به خود اختصاص داده است. داستان گروه 4 نفری که اقدام به سرقت بانکها می‌کنند. بن افلک در نقش "داگ" مغز متفکر گروه است. در نقطه مقابل‌ش جرمی رنر در نقش "جیمز" یک تبهکار بی‌مغز و عملگرا است. این دو به همراه دو عضو دیگر گروه که یکی راننده و دیگر متخصص کار با سیستمهای دوربین و آلارم است این گروه 4 نفره را تشکیل می‌دهند. علاوه بر تم اصلی سرقت بانک داستانهای موازی دیگری در جریان است. از جمله رابطه عاشقانه بن افلک با "کلر" که مدیر بانکی است که مورد سرقت گروه قرار می‌گیرد؛ همین‌طور رابطه داگ با پدرش، جیمز و خواهر جیمز دقایقی از فیلم را به خود اختصاص می‌دهد. 

در نگاه اول به نظر می‌رسد با یکی از فیلمهای تولید انبوه هالیوود روبرو هستیم. فیلمی با استفاده از فرمولهای قدیمی. سرقت بانک، تعقیب و گریز و رابطه عاشقانه. فرمولی که حداقل در گیشه بسیاری از اوقات جواب داده است. اما در واقع "the town" از آن دسته فیلمها است که با استفاده از همین فرمولها روی آن خط باریک حرکت می‌کند و در نهایت با چشم‌پوشی از سوراخهای معدود موجود در فیلم‌نامه به سلامت به مقصد می‌رسد. فیلمی که شاید اگر ترس از شکست در گیشه نبود می‌توانست صحنه‌های حذفی‌اش بیشتر مربوط به اکشن فیلم باشد تا روابط بین شخصیتها. -گویا فیلم در برداشت اول 4 ساعت بوده است که به اصرار کمپانی به حدود 2 ساعت کاهش پیدا کرده و در نسخه‌های خانگی قرار است نسخه کامل همراه فیلم عرضه شود

این واقعیت غیرقابل کتمان است که ژانر سرقت و بانک زدن و تعقیب و گریز همیشه جذابیتهای پنهان و پیدای خودش را دارد. در این راستا اگر فیلم بتواند از تحمیق بیننده اجتناب کند و ریتم‌ش را حفظ کند در پایان تماشاچی را راضی از پای فیلم بلند می‌کند. کاری که افلک با موفقیت به انجام رسانیده است خلق آدمهایی است که نه سفید سفیدند نه سیاهِ سیاه. آدمهای خاکستری. آدمهایی که می‌توانند سارق باشند ولی عاشق باشند. آدمهایی که از کشتن ابا ندارند اما رفاقت و فداکاری می‌دانند. آدمهای واقعی نه یک تصویر fake از شخصیتهایی که صرفا بر اساس نقش‌شان در فیلمها قضاوت می‌شوند.

عتصر واقعی بودن کلید برنده فیلم است. همان قدر که در دنیا سارق باهوش وجود دارد پلیس احمق هم وجود دارد. همان قدر که در دنیا عدالت جاری می‌شود، بی‌عدالتی نیز در جریان است. آدمهای خوب لزوما رسنگار نمی‌شوند و آدمهای بد لزوما به قهقرا نمی‌روند. کاری که هالیوود در سالهای اخیر به آن دست زده است قابل ستایش است. زدودن این تصویر که الزاما فیلم باید با نتیجه‌گیری اخلاقی برای بیننده تمام شود؛ که سنتهای اخلاقی باید ستایش شوند. حق به حق‌دار می‌رسد و بدمن ها به سزای اعمالشان می‌رسند. همان الگویی که یک عادت شده است. یک توافق نانوشته حتی بی دستورالعمل و توصیه و مجوز پخش.

برگ برنده دیگر فیلم آنحا است که می‌تواند ریتم خویش را در بیشتر جریان فیلم حفظ کند. صحنه‌‌های سرقت به خوبی درآمده است و در کنار همه اینها جرمی رنر بازی درخشانی ایفا می‌کند. رنر که با بازی در "هرت لاکر" بلیط شانس‌اش برنده شد امروز دیگر در هالیوود چهره شناخته شده‌ای است. اینجا هم کاملا در نقش یک بزن بهادر افسار گسیخته می‌درخشد و یکی از عوامل موثر در درآمدن فیلم است.

شاید بعد از تماشای فیلم باز هم به این نتیجه برسیم که استفاده از فرمولهای تکراری با اتکا به یک داستان خوب و عنصر واقعی بودن،‌ همیشه جواب می‌دهد. نتیجه می‌تواند یک فیلم جمع و جور باشد که بدون ادعای خاصی بیننده را سرگرم می‌کند و لزوما به شعور بیننده توهین نمی‌کند. فیلم در 5 رشته کاندید جایزه از سوی انجمن منتقدان و برای نقش مکمل (جرمی رنر)  کاندید گلدن گلوب می‌باشد



نويسنده : HM | تاريخ : جمعه 22 ارديبهشت 1391برچسب:, | نوع مطلب : <-PostCategory-> |
» نقد و بررسی فیلم The Avengers

انتقام جویان : The Avengers

کارگردان : Joss Whedon

نویسنده : Zak Penn ، Joss Whedon

بازیگران :

Robert Downey Jr....Tony Stark / Iron Man

Chris Evans...Steve Rogers / Captain America

Mark Ruffalo...Bruce Banner / The Hulk

Chris Hemsworth...Thor

Scarlett Johansson ...Natasha Romanoff / Black Widow

Jeremy Renner...Clint Barton / Hawkeye

Tom Hiddleston...Loki

Clark Gregg...Agent Phil Coulson

Cobie Smulders ...Agent Maria Hill

Samuel L. Jackson...Nick Fury

Gwyneth Paltrow...Pepper Potts

و...

ژانر : اکشن

درجه سنی : PG-13 ( مناسب برای افراد بالای 13 سال )

زمان : 142 دقیقه

کمپانی مارول و داستان قهرمان های رنگارنگش سالهاست که میهمان خانه های مردم هست بطوریکه تقریباً امکان ندارد کسی را در جهان بیابید که نامی از قهرمان های این کمپانی نشنیده باشد. این قهرمان ها با دلاوری ها و قدرت هایی که در کتابهایشان از آنها نام برده شده، می توانند هر دشمنی را از پای درآورند و جهان را از شر بدی ها خلاص کنند. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان و صاحبان قلم، به دلیل آنکه تاریخ کشور آمریکا فاقد قهرمان واقعی بوده ( کسی که بتوان او را قهرمان ملی توصیف کرد) ، تصمیم بر این گرفته شد تا چنین قهرمان تخیلی به مردم معرفی شوند و چنان بر روی آنها تبلیغ شود تا روزی تبدیل به یکی از اجزای لاینفک زندگی مردم آمریکا شود که باید گفت در این راه کاملاً هم موفق بوده اند. امروز بعد از گذشت بیش از نیم قرن از پیدایش این قهرمان ها شاهد هستیم که فرهنگ قهرمان پروری به خوبی در جامعه آمریکا نهادینه شده و بیشتر مردم این کشور کماکان علاقه مند هستند تا شنل بر تن کنند و به نجات دنیا بشتابند!

اما در دهه ی نخست قرن بیست و یکم بود که شاهد ورود پر قدرت قهرمانان کتابهای کمیک مصور بر پرده سینماها بودیم. مرد عنکبوتی، سوپرمن و بتمن از جمله شخصیت هایی بودند که ورودشان بر پرده سینماها موفقیت آمیز بود و تهیه کنندگان هم با سود فراوانی که از فروش این فیلمها بدست آورده بودند، با مارول به مذاکره پرداختند تا بتوانند امتیاز شخصیت های دیگر این کمپانی را برای تبدیل به نسخه سینمایی خریداری کنند. اما بین یکی از مهمترین شخصیت هایی که گمانه زنی ها درباره محبوبیت آن هر روز بیشتر می شد، تونی استارک یا همان مرد آهنی بود. این شخصیت از آن جهت که نسبت به اَبَر قهرمانان دیگر ، اندکی ناشناخته تر بود ( مخصوصاً برای مردم دیگر نقاط جهان)، مارول مردد بود تا امتیاز ساخت فیلم از روی این شخصیت را صادر کند اما در نهایت با مذاکرات فراوانی که انجام شد بالاخره مارول کوتاه آمد و فیلم « مرد آهنی/ Iron Man » ساخته و روانه سینماها شد و استقبال بسیار خوبی هم از آن بعمل آمد. این استقبال خوب سبب شد تا تهیه کنندگان به این فکر بیفتند که گروه " انتقام جویان " که شامل تعدادی از قهرمانان می شود را با هم در یک فیلم گرد هم آورند. اما این پیشنهاد با مخالفت مارول مواجه شد چراکه آنها معتقد بودند به جز مرد آهنی و هالک ، دیگر قهرمان ها هنوز برای مخاطبان سینما به درستی معرفی نشده و بهتر هست که ابتدا برای هرکدام از آنها فیلمی جداگانه ساخته شود و بعد از آشنا شدن تماشاگران با آنها و همچنین بازخورد فیلمهایشان، این گروه را در یک فیلم دور یکدیگر جمع کرد و همینطور هم شد. در سالهای گذشته و به فاصله کوتاهی از یکدیگر ، شخصیت هایی نظیر کاپیتان آمریکاو ثور به سرعت وارد سینماها شده و صاحب فیلمی اختصاصی برای خود شدند؛ در این بین قهرمانان کوچکتری نظیر " بیوه سیاه پوش " هم در قسمت دوم « مرد آهنی » به اختصار معرفی شد تا ذهنیت تماشاگر برای تماشای فیلم « انتقام جویان/ The Avengers » کاملاً آماده شود.حالا بعد از گذشت 7 سال از اولین صحبت ها درباره ساخته شدن این فیلم، « انتقام جویان » به نمایش عمومی درآمده و انتظار می رود تا بتواند به فروش بسیار چشمگیری در گیشه سینماها دست پیدا کند. 

احتمالاً بسیاری از شماها با شخصیت های معروفی که در این فیلم با آنها سر و کار خواهید داشت آشنا هستید اما برای کسانی که با این قهرمان ها آشنایی ندارند :

تونی استارک- مرد آهنی : فردی ثروتمند، خوش گذران، به شدت باهوش و مخترعی بی نظیر که از بدو پیدایش در داستانهای کمیک مصور، در حال اختراع و تغییر ایجاد کردن در زره شخصی اش بوده! تونی یک آدم معمولی است و هیچ قدرت ذاتی ندارد اما با ساخت یک لباس فوق العاده قدرتمند و خاص و قرار گرفتن در داخل آن، تبدیل به قهرمانی می شود که کمتر کسی می تواند در مقابلش مقاومت کند. اوج دوران محبوبیت شخصیت مرد آهنی در دهه ی 60 میلادی یعنی زمانی که تکنولوژی رفته رفته در حال رسوخ به زندگی مردم عادی بود شکل گرفت. در این دوران مرد آهنی نماد زندگی مدرن و مبارزه با زندگی سنتی بود اما همین شخصیت با افول تکنولوژی و درک بشر از اینکه این تکنولوژی چندان هم بی دردسر نیست، در دهه ی 80 تنزل پیدا کرد و عالم مستی را پیش گرفت!

استیو راجرز – کاپیتان آمریکا : این شخصیت را می توان قدیمی ترین قهرمان داستانهای مصور معرفی کرد. کاپیتان آمریکا همانطور که از ظاهرش پیداست، یکی آمریکایی به تمام معناست و مردم آمریکا هم عاشقانه او را دوست دارند.یکی از نکات جالب اما عجیب درباره این شخصیت این است که بخش زیادی از درآمد حاصل از فروش کتابهای مصوری که براساس شخصیت او به نگارش درآمده، در زمان جنگ جهانی دوم صرف عملیات های نظامی آمریکا شد! کاپیتان آمریکا هم به مانند تونی استارک قدرت ذاتی خارق العاده ای ندارد اما بر روی او آزمایشاتی انجام شده که نتیجه اش افزایش میزان کارایی بدن او بوده. وی به هنرهای رزمی تسلط دارد و با استراتژی های جنگی هم آشنایی کامل دارد؛ این را هم اضافه کنم که یک سپر آمریکایی ( باید ببینید تا متوجه شوید! ) هم دارد که همه کاری برایش انجام می دهد! این شخصیت همانطور که گفتم یه یک وطن پرست کامل است و در برهه های مختلف تاریخ آمریکا در کنار مردم این کشور بود. نکته جالب درباره او این است که در یکی از کتابها مدتی با یک همجنس خواه دوست بوده!

بروس بنر – هالک : این شخصیت در هیچ زمان به محبوبی دیگر قهرمان ها نبوده و دلیلش هم ظاهر نه چندان مهربانش است! هالک تا مدتها به دلیل عدم محبوبیت، صاحب عنوان اختصاصی نمی شد تا اینکه بالاخره تصمیم گرفتند او را هم صاحب داستانی اختصاصی کنند اما این هم چندان کمک نکرد تا این غول سبز به محبوبیت بالایی دست پیدا کند. نحوه شکل گیری هالک به این صورت هست که بروس بنر دانشمند ، در حال آزمایش بر روی اشعه گاما به صورت اتفاقی خودش در معرض این اشعه قرار می گیرد و پس از مدتی متوجه می شود که اگر عصبی یا هیجان زده شود تبدیل به غولی سبز رنگ و گردن کلف می شود که می تواند همه چیز را به هم بریزد. در سالهای اخیر تلاشهای بسیاری صورت گرفت تا به هالک رنگ و رویی جذاب تر ببخشند اما کماکان این شخصیت در مقایسه با دیگر قهرمانان از محبوبیت پائین تری برخوردار است. ذکر یک نکته هم درباره هالک خالی از لطف نیست و آن اینکه رنگ سبز این هیولا از ابتدا برایش تدارک دیده نشده بود بلکه وجود این رنگ به این دلیل است که در همان سالهای اولیه انتشار داستانهای هالک، یکبار رنگ جاپخانه دچار مشکل شده بود و بجای خاکستری رنگ سبز را چاپ کرد! نویسندگان هم دیدند و خوششان آمد و همین رنگ را بکار گرفتند!

ثور : ثور اولین بار در سال 1962 در کمیک بوک ها مشاهده شد اما اولین بار در سال 1966 صاحب یک عنوان اختصاصی شد. خلاصه معرفی شخصیت او به این شکل است که : وی به خاطر دلاوری خارج از قوانین، از جانب پدرش اودین روانه کره زمین می شود تا در اینجا کمی آب خنک بخورد اما در همین زمین برای خودش دوستان و همراهانی پیدا می کند. این شخصیت یک کمربند عجیب دارد که هر وقت تصمیم بگیرد آن را ببندد، قدرتش چند برابر می شود! او همچنین یک پُتک سنگین دارد که بر سر هر نگون بختی فرود بیاید، بالافاصله او را از پای در می آورد. این پتک همچنین قابلیت تغییر وضعیت آب و هوایی را هم دارد و در کل خیلی بدرد بخور هست.

ناتاشا رومانوف – بیوه سیاه پوش : این یکی شخصیت را احتمالاً کمتر کسی نامی ازش شنیده است ولی جالب است بدانید که یکی از قدیمی ترین شخصیت ها از بدو پیدایش داستانهای کمیک می باشد! بیوه سیاه پوش البته بیوگرافی درست و حسابی ندارد و هر آنچه که در این سالها از شخصیت او به دستمان آمد به این صورت است که او جاسوس سابق شوروی است که بنا به دلائلی دیگر در آنجا کار نمی کند و عضو گروه " انتقام جویان " شده است. از قدرت های این خانم می توان به تسلطش به ورزشهای رزمی شرقی اشاره کنم که خیلی به کارش می آید. فکر می کنم این شخصیت با این فیلم بیشتر به مخاطب معرفی خواهد شد و احتمالاً در آینده هم صاحب فیلمی اختصاصی شود.

کلینت بارتون –هاوکی : این شخصیت هم در سینما تازه وارد است و به احتمال فراوان سازندگان در حال محک زدن محبوبیت او بعد از اکران فیلم هستند. از ویژگی های هاوکی می توان به کمانش اشاره کرد که با استفاده از آن می تواند هر نقطه ای را هدف قرار دهد. در وصف شخصیت او باید بگویم که به شدت خودپسند هست و با هیچکس هم کاری ندارد و کار خودش را انجام می دهد!

حال همگی این شخصیت ها در فیلم « انتقام جویان » گرد هم جمع شده اند تا داستانی دیگر از نجات دنیا را برای مخاطبشان معرفی کنند؛ اینبار داستان از این قرار است :

سازمان عملیات مخفی ایالات متحده ( در اینجا با نام اختصار S.H.I.E.L.D ) به تازگی منبع قدرتی بسیار عظیم به نام " تسراکت " را کشف کرده است که می تواند نسل بشر را برای همیشه ریشه کن کند! این قدرت پیش از این توسط نیروهای ویژه نازی ( با نام اختصار H.Y.D.R.A ) تحت آزمایش قرار گرفت اما با اینحال نیروهای نازی نتوانستند از آن استفاده بعمل آوردند. حالا این نیرو به دست لوکی ( تام هیدلستون ) که برادر ثور می باشد افتاده و او قصد دارد تا با استفاده از این نیرو کره زمین را از بین ببرد. در این وضعیت خطرناک، رئیس سازمان S.H.I.E.L.D به نام نیک فوری ( ساموئل ال جکسون ) در می یابد که با تدابیر معمول نمی توان از این خطر جان سالم بدر برد از این رو تصمیم می گیرد تمام قهرمانان جهان را دور یکدیگر جمع کند و برای خنثی سازی این تهدید بزرگ از آنها کمک بخواهد. او برای اینکار سراغ استیو راجرز ( کریس اوانز ) تونی استارک ( رابرت دونی جونیور ) بروس بنر ( مارک رافالو ) ثور ( کریس همسورث ) ناتاشا رومانوف ( اسکارلت یوهانسون ) و کلینت بارتون ( جرمی رینر ) می رود و از آنها درخواست می کند تا در این عملیات سخت دولت را همراهی کنند. این قهرمانان جان بر کف هم پیشنهاد فوری را می پذیرند اما...

اصلی ترین نگرانی منتظران این فیلم همواره این موضوع بوده که آیا « انتقام جویان » خواهد توانست عدالت را در حق همه قهرمان ها بکار ببرد یا خیر. برای درک این موضوع کافی است تا نگاهی به گذشته هرکدام از قهرمانان این فیلم در عالم سینما بیندازیم : کاپیتان آمریکا ( یک فیلم ) مرد آهنی ( دو فیلم ) هالک ( دو فیلم ) ثور ( یک فیلم ). همانطور که می بیند تمام شخصیت های داستان ( به غیر بیوه سیاه پوش و هاوکی که احتمالاً آنها هم در آینده صاحب عناوین اختصاصی خواهند شد ) هر کدام به تنهایی در مدت زمان نزدیک به دو ساعت در راس فیلم قرار داشته اند و حالا جاس ویدون ( کارگردان ) می بایست تمامی این شخصیت ها را در مدت زمان دو ساعت و نیم در کنار یکدیگر قرار دهد؛ آن هم بطوریکه هیچکدام از طرفداران این شخصیت ها گلایه ای نداشته باشند که در حق این شخصیت ظلم شده و دیگری مدت زمان بیشتری را به خود اختصاص داده است! 

اما خوشبختانه ویدون با وسواسی مثال زدنی موفق شده تا شیمی بی نظیری بین اَبَر قهرمانان مغرور ایجاد کند بطوریکه هرگز احساس نخواهید کرد در حق کسی اجحاف شده است. در « انتقام جویان » تونی استارک با توجه به بامزه بودن اش به عنوان شخصیت محوری استفاده شده و بیشتر مدت زمان فیلم هم علی رغم اینکه می بایستی حول محور ثور و برادرش لوکی باشد ( با توجه به داستان فیلم که درباره نبرد این دو است ) اما استارک در کانون توجهات قرار دارد. دیالوگ های جالب و بامزه ای که میان او و کاپیتان آمریکا درباره نحوه زندگی مطرح می شود را حتماً باید بشنوید تا عاشقش شوید! البته اگر حوصله شنیدنش را دارید این را هم باید اضافه کنم که تقابل تمامی شخصیت ها در این فیلم براساس نماد شکل گرفته و در اینجا مرد آهنی نماد برتری تکنولوژی و کاپیتان آمریکا هم نماد وطن پرستی می باشد و با این وضعیت خودتان حساب کنید که هدف از صحبت های میان این دو چیست! بگذریم...دیگر شخصیت جذاب فیلم که رفتارش در جریان فیلم اتفاقات جالبی را رقم می زند، هالک است. برخلاف سالهای گذشته که اریک بانا و ادوارد نورتون ایفاگر نقش این شخصیت بوده اند، در « انتقام جویان » این مارک رافالو است که اینبار تبدیل به هالک شده. هالک همانطور که می دانید به دلیل گذشته تلخش اعتماد چندانی به دولت و کلاً جماعت انسان ندارد و در جریان این فیلم هم رفتارهای عجیب اش باعث بوجود آمدن اختلافاتی بین او و ثور می شود. البته ویدون بیشتر مدت زمان مربوط به هالک را به بخش درام این شخصیت اختصاص داده و باید بگویم که رافالو بیشتر در این فیلم یک نقش درام بازی کرده تا اکشن. اما شخصیت ثور در « انتقام جویان » انعطاف پذیر نیست و بیشتر شباهت به همان شخصیتی دارد که در فیلم اصلی « ثور » مشاهده کرده ایم . البته باید اضافه کنم که وجود تونی استارک در اینجا هم بسیار کارساز بوده بطوریکه در یکی از سکانس ها به ثور می گوید: « آیا مادرت اطلاع داره که از لباسش استفاده کردی؟! ( اشاره به شنل قرمز و خوش رنگ ثور! ) ».

در مجموع 45 دقیقه ابتدایی فیلم « انتقام جویان » صرف معرفی شخصیت ها و تعامل و حتی مقابله آنها با یکدیگر ( به خاطر لو رفتن داستان فیلم از ذکر دلیل آن خودداری می کنم ) می شود. این مدت زمان با اینکه شاید به مذاق خیلی ها خوش نیاید اما مطمئناً جذابیت های خاص خود را دارد؛ برای من یکی از بهترین این صحنه ها زمانی بود که تونی استارک سر به سر هالک ( با آن پرستیژ خشن و همیشه ترسناکش! ) می گذارد و به او می گوید : «من یکی از طرفداران پر و پا قرص تو در زمانی که کنترلتو از دست می دی و تبدیل به یک غول سبز خشن می شی هستم! ».

اما بعد از اینکه همگی شخصیت ها به خوبی معرفی شدند، نوبت به مقابله با دشمن می رسد و به عبارت ساده تر، اکشن از راه می رسد که « انتقام جویان » در این مورد هم عالی عمل کرده است. صحنه های مبارزه بین اعضای گروه در یک سوم آغازین فیلم به بهترین نحو احسن به تصویر کشیده شده و تمامی شخصیت ها به خوبی از قدرت های خود پرده برداری کرده و از یکدیگر زهر چشم می گیرند! اما اوج کار گروه جلوه های ویژه فیلم سکانس پرواز سفینه های خرچنگ مانند بر فراز نیویورک است که با استفاده از جدیدترین تکنولوژی های جلوه های ویژه سینمایی ساخته شده است. در یکی از بهترین این سکانس ها ما با سفینه ای خرچنگ مانند روبرو می شویم که به شدت بزرگ و هیجان انگیز است! ( حتی بزرگتر از هیولاهای فیلم «نرد تایتان ها / Clash of Titans » ! ) کیفیت بالای به کار رفته در طراحی این هیولای بی شاخ و دم که دندان های بسیار بزرگی هم دارد، تماشایی و حیرت انگیز است. در مجموع باید بگویم که سکانس های اکشن فیلم « انتقام جویان » کم نقص است و تمامی شخصیت های معروف هم در آن به یک اندازه سهم داشته اند. نکته جالب درباره اکشن فیلم این هست که شخصیت هالک در بعضی موارد حتی از شخص لوکی هم برای گروه " انتقام جویان " خطرناک تر می شود و یکی باید جلوی او را بگیرد! در کل باید گفت که « انتقام جویان » در بخش جلوه های ویژه نمره کامل را می گیرد و کم و کسری فاحشی در آن به چشم نمی خورد. شاید تکانهای شدید دوربین که در بعضی موارد بسیار آزار دهنده است، بزرگترین مشکل این فیلم باشد اما مطمئن باشید که قهرمانان داستان اجازه نخواهند داد تا شما چندان از این مشکل آسیب ببینید.

مجموعه بازیگران « انتقام جویان » هم کار خود را به خوبی انجام داده اند. رابرت دونی جونیور در نقش تونی استارک مانند همیشه بهترین عملکرد را داشته است. دونی جونیور با شوخی های همیشگی اش کمک بسیاری کرده تا دیگر شخصیت های فیلم هم که همگی یا جدی و یا افسرده هستند، کمی بامزه تر به نظر برسند. کریس ایوانز در نقش کاپیتان آمریکا مقتدر است و می توان امیدوار بود که در دنباله فیلم « کاپیتان آمریکا » هم حضور پیدا کند، کریس همسورث در نقش ثور بیشتر متمایل به شخصیت کمیک اش است و می توان گفت که کلاسیک رفتار می کند! مارک رافالو در نقش هالک افسرده تر از هر زمان دیگری است. وی به خوبی موفق شده تا تصویر مردی را که عشق و زندگی اش را از دست داده تجسم کند؛ البته امیدوارم بالاخره این قهرمان سبز و بد اخلاق روزی متحول شود تا با دیدن او کمی انرژی بگیریم! اسکارلت یوهانسون و جرمی رینر هم به ترتیب در نقشهای بیوه سیاه پوش و هاوکی ، حضور موفقی را تجربه کرده اند. شما در این فیلم به وضوح می توانید ببیند که اسکارلت بسیار تلاش کرده تا بتواند تماشاگران را متقاعد کند که بیوه سیاه می تواند تبدیل به یک فیلم مستقل شود و به حضور کوتاه مدتش در داستانهای کمیک خاتمه دهد؛ البته تهیه کنندگان هم بیکار ننشستند و وعده داده اند چنانچه این شخصیت بازخورد اجتماعی مناسبی داشته باشد، کلید ساخت فیلمی مستقل براساس آن را خواهند زد. جرمی رنر هم در نقش شخصیت کمان به دست هاوکی، قابل قبول است. اما به نظرم می شد تا از بازیگر دیگری به جای جرمی رینر استفاده کرد چراکه او در هر صورت بازیگر شناخته شده ای است و اختصاص دادن چنین نقشهای مکملی به او کمی بی انصافی است!

در پایان باید بگویم که « انتقام جویان » تجربه هیجان انگیزی از تماشای یک فیلم اَبَر قهرمانی است که هر بیننده ای را مجذوب خود خواهد کرد. جاس ویدون که پیش از این انتقاداتی هم از روی کار آمدن او در این پروژه مطرح شده بود، به خوبی موفق شده تا رهبری گروه قهرمانان را برعهده بگیرد و به بهترین نحو ممکن آنها را به طرفداران سرسخت قهرمان های کمیک تحویل دهد. اگر می خواهید از تماشای « انتقام جویان » لذت کافی ببرید، پیشنهاد می کنم صحبتهایی که درباره نشانه ها و کنایه ها و استعارات ... که درباره این فیلم وجود دارد را نادیده بگیرید و به عنوان یک فیلم اکشن از آن لذت ببرید. اگر بخواهید در « انتقام جویان » به دنبال نماد و غیره باشید، مطمئناً تماشای « انتقام جویان » تجربه بسیار بدی را برایتان رقم خواهد زد!

منتقد : میثم کریمی



نويسنده : HM | تاريخ : جمعه 22 ارديبهشت 1391برچسب:, | نوع مطلب : <-PostCategory-> |
» عناوين آخرين مطالب
تصاویر فیلم Battle - Los Angeles
The Godfather 1972
Inception 2010
The Town 2010
نقد و بررسی فیلم The Avengers
Hanna 2011
Hesher 2010
God of War: Ascension - خدای جنگ : معراج
The Lord of the Rings: The Return of the King (ارباب حلقه ها: بازگشت سلطان
The Dark Knight (شوالیه تاریکی)
بهترین فیلم های تاریخ سینما و بهترین های دهه گذشته به انتخاب راجر ایبرت
تحسین غیرمنتظره آیت الله قائم مقامی از فیلم اصغر فرهادی
«جدایی نادر از سیمین» نامزد دریافت جایزه اسکار ایتالیایی شد
اسکار بی اعتبار است
12 Angry Men (دوازده مرد خشمگین)
The Good, the Bad and the Ugly (خوب، بد، زشت)
فهرست نامزدها و برندگان جوایز اسکار 2010
Pulp Fiction (داستان عامه پسند)
The Godfather: Part II (پدرخوانده 2)
The Godfather (پدرخوانده)
The Shawshank Redemption (رستگاری در شائوشنگ)
نقد و بررسی فیلم Seven Samurai
10 فیلم برتر دنیا از دیدگاه سایت
اخرین مطالب
معرفی فیلم Playback
معرفی فیلم Silent House
معرفی فیلم The Raid: Redemption
معرفی فیلم Wrath of the Titans
معرفی فیلم Titanic 3D
نقد و بررسی فیلم The Iron Lady
نقد و بررسی فیلم The Grey
نقد و بررسی فیلم Shame
کین خواهان و فروش جهانی180میلیون دلاری
تریلر آخرین اثر «ریدلی اسکات» منتشر شد / بهمراه لینک دانلود
پوسترهایG.I.JOE 2 و prometheus
نقش جوزف گوردون لویت در بتمن مشخص شد
تریلر سوم «ظهور شوالیه تاریکی» منتشر شد / دانلود تریلر
نخستین نگاره ازآرنولد در فیلم The Expendables 2
نقد و بررسی فیلم Ghost Rider: Spirit of Vengeance
نقد و بررسی فیلم Project X
نقد و بررسی فیلم John Carter
نقد و بررسی فیلم The Raid: Redemption
نقد و بررسی فیلم Wrath of the Titans
نقد و بررسی فیلم Case 39 2009
نقد و بررسی فیلم Paranormal Activity 2 2010
نقد و بررسی فیلم Saw 3D 2010
نقد و بررسی فیلم The Rite 2011